هنرمند در فردیت خود آفرینشگر آثارهنری خویش است و هیچکس را حق چون و چرا و چگونگی در این ساحت شخصی نیست. با این حال وقتی هنرمند پوستهی فردیت را کنار نهاده و خود و هنرش را با دیگران در میان میگذارد وارد یک گفتوگوی دوطرفه با جامعه شده است که لازمهاش پرسش از یک سو و توقع پاسخ از سوی دیگر است.
انجمنهای هنری استانها یکی از مراکزی هستند که هنرمندان این دیالوگ با مردم را در آن تمرین میکنند. از همینرو نیز از سوی جامعه توقع خاصی را از هنرمندان عضو و مدیراناش طلب میکند توقعی که نوعی گفتوگوست و بیپاسخ نهادن آن نوعی سهلانگاری.
نمیتوان مسوولیتی اجتماعی (چون عضویت و مدیریت یک انجمن هنری) را قبول کرد ولی برای مردم برنامهای کاری و تقویمی سالانه نداشت و گرد آموزش و اجرا و جشنواره و برنامه و... را خط کشید.
حقیقت این است که در بررسی یک ساله انجمنهای هنری و ادبی استان نمیتوان تلاشها را ندید و در برابر کمکاریها بیتفاوت بود و گذاشت سال پشت سال تا تلمباری بشود از توقعات و مطالباتی که ارزش اجرای آن در زمان خودش باشد.
از این چشمانداز است که میتوان گفت «انجمن موسیقی هرمزگان» در 6ماه گذشته در قیاس با سایر انجمنها از لحاظ عملکرد بیرونی خوبی برخوردار بوده است.
یک سال قبل که بحث طرح لقب «پایتخت موسیقی کشور» برای بندرعباس بر سر زبانها افتاد بسیاری با طنز و تحقیر و برخی معتقدان (چون من) با اکراه و تردید در مساله نگاه کردیم.
مشکل از نبود استعداد و ظرفیتهای موسیقیایی نبود بلکه دغدغهی همهی ما از جنس دیگری بود. تردیدهایی بزرگ از قبیل: مشکل تاریخی موسیقی در جوامع اسلامی، نبود فرهنگ درست موسیقیایی در بین مردم، غلبه توقعات بزمی از موسیقی نسبت به توقعات هنری، تا مشکلات عملی چون نداشتن سالن و فضای مناسب، سیستم صدابرداری قابل قبول در هرمزگان، مشکل صدور مجوز اجرای کنسرت و سختتر از آن مجوز انتظامی و...
آنچه اما عملا به وقوع پیوسته تلاشی پیگیر برای غلبه بر همهی این مشکلات بوده که حتی نوشتن آن بر روی کاغذ مشتی میشود نمونهی خروار، از اینروست که معتقدم آن چه رخ داده، فوقالعاده بوده است.
از همایون شجریان گرفته تا حسین علیزاده تا احسان خواجه امیری و...
از اجرای موسیقی کلاسیک غربی گرفته تا عودنوازی محلی هرمزگان و از کنسرت پاپ هادی آرمین گرفته تا راک سیم هفتم و...
اتفاقاتی بود که در فضای هنری استان رخ داد وتا پیش از خود یا سابقه نداشته یا بسیار کمسابقه بوده است بگذریم که در سطح کشوری نیز این مشکلات کم نبودهاند.
یقینا بسیاری از هنرمندان حاضر موسیقی هرمزگان جوهر خود را از هنر فردی خود گرفته و مدیون کسی نبودهاند اما برای مردم حضور این استعدادها در صحنه و تداوم چنین برنامههایی بدون مدیریتی فعال از جانب انجمن موسیقی استان غیرقابل تحقق بوده است. هرچند برخی ضعفها در برگزاری موسیقی آیینی و انتخاب داوران آن قابل تامل است اما برآیند کلی را مثبت باید ارزیابی کرد.
حالا این را بگذارید مثلا در کنار انجمن خوشنویسی که من تا قبل از نوشتن این متن به وجود خارجی آن هم شک داشتم! چه برسد به فعالیتهایش.
شهروندان دیگر را البته نمیدانم.
جدا از انجمن عکس و تلاش چند سالاش که سنتی موفق را سامان دادهاند دیده نشدن سایر انجمنها در یک سال گذشته را نمیتوان با اغماض گذشت.
انجمن شعر که روزگاری در دههی 65 تا 75 از پیشروترین انجمنها بود همچنان در پیلهی جدال شعر نو وقالب غزل مانده است. انجمن سینمای جوان هم که مهم ترین فعالیت اش اکران چند ماهه ی فیلم استعفای رییس انجمن اش است.!انجمن ترانه وتعزیه هم که حضوری تازه دادشته اند.
در حوزهی هنرهای تجسمی نیز اگرچه خبرهایی از کارهای فردی احمد کارگران در بیغولههای فین و موسا عامریپور در گوشههایی از ساحلها به گوش میرسد اما جدا از دغدغههای فردی که محترم است اما شاید در حوزه اخبار هنری کشور هیچ رویدادی به اندازه ساخت فرش خاکیشان در هرمز، خبرساز و تاثیرگذار نبود. خبری که تا مدتها پس از انجام کار هم ورد زبانها بود و چندهزار نفر را به تماشای خود کشاند و توجهها را به انجمن تجسمی هرمزگان معطوف کرد.
با این حال مدتهاست که نه تنها از ساختن فرشی خاکی که از بافتن حصیری بادی هم خبری به چشم نمیخورد.
امیدوارم که دوستان عزیز این نوشته را نیز در فضای یک گفتوگو بدانند و از آن سوی سکه نیز روایت کنند که لاتیدان گوشی است برای شنیدن پاسخها.
سینمای جوان و انجمن عکس مگه یک مدیریت ندارند و یک انجمن نیستند پس چرا این همه اختلاف در عملکرد؟
اقای ذاکری
حرفتان متین
اما این موضوع را نیز در نظر بگیرید که برخی انجمن ها به دلیل سرسپرده نبودن به مسئولین نابود شدند...یا بهتر بگویم نابودشان کردند و ایشان به کنج خود خزیدند.
من با اجازه در وبلاگ خودم مطلبتان را منتشر کردم و از دوستان هنرمند خواستم که وارد گفتگو شوند.
خودم هم به زودی وارد بحث می شوم
سلام....شما هم مانند مدیران مربوط کنسرت علیزاده و شجریان را جزو فعالیت های دوستان قرار داده اید...در حالی که این اساتید در شهرهای زیادی کنسرت داشته اند...من فکر می کنم انجمن موسیقی جدید فقط در بعد تبلیغات قوی تر عمل کرده...والا حجم اجراها در زمان مدیرت قبلی خیلی بیشتر از این بود...
سلام
در خصوص نظر سیاورشن:
من فکر میکنم این انجمن نسبت به انجمن پیشین عملکرد بهتری دارد. حداقل کاری که این انجمن انجام داده است، موسیقی هرمزگان را از حالت انحصاریش بیرون آورده و باقی گروههای موسیقی هم جای برای تنفس یافته اند. کنسرت شجریان و علیزاده هم اگر مساعدت این انجمن نبود در بندرعباس اتفاق نمی افتاد( علیزاده و شجریان در خیلی از شهرهای ایران اجرایی نداشتند). تبلیغ هم عیب نیست. اتفاقا یکی از نقاط ضعف انجمن پیشین همین بود. فکر نمیکنم در پیش از این اجراهای بیشتری داشته اید. اگر لازم بود با مدرک و سند ...این بحث را باز خواهم کرد.
با تشکر
خوب است که موافقان ومخالفان با مدرک نظر بدهند
درباره برخی انجمن ها هم هیچ ننوشته اید انجمن سنمای جوان ولی حرف های نگفته زیاد دارد
درباره تجسمی خود دانند
من با نظرات شما موافقم و البته میخواهم در آغاز نکته ای را در اینجا در خصوص انجمن نمایش بگویم.
انجمن نمایش هرمزگان هم متاسفانه هیچ گونه برنامه مشخصی را برای آینده فعالیت هایش ارائه نداده است و با توجه به این می گویند مبلغ بسیار خوبی از طرف اداره کل فرهنگ و ارشاد هرمزگان به حساب این انجمن برای فعالیت هایش واریز شده است اما تا به حال رئیس این انجمن هنرمندان تئاتر را نزد خودش دعوت نکرده تا شفاف فعالیت اینده را برای آنها توضیح دهد.
امیدوارم که این مبلغی که واریز شده درست صرف هزینه هنر تئاتر هرمزگان شود.
در آینده در خصوص این انجمن بیشتر می نویسم.
جناب ذاکری، در مورد فعالیت انجمن موسیقی فرموده اید:
"...یا سابقه نداشته یا بسیار کمسابقه بوده است..."
مخالفم. نباید تنها به تعریف و تمجید اکتفا کرد. مایلم کمی انتقادی تر به این مسئله نگاه کنم. انجمن موسیقی بندرعباس چندان هم عملکرد خوبی نداشته است! اگر فرض کنیم یکی از اهداف چنین انجمنی حمایت از هنرمندان باشد، چرا حق و حقوق هنرمندانی که نوروز 89 به مدت 15 شب کنسرت اجرا کردند پرداخت نشد؟
بنده هنوز معتقدم شعار پایتخت موسیقی بودن شعار مضحکی بیش نیست که برای ایجاد هیجان در مردم شرکت کننده در فستیوال موسیقی آن زمان گفته شد.
جناب ذاکری، این کنسرت ها حداقل کاری است که باید و باید انجام شود نیازی به تقدیر و تشکر از انجمن نیست چرا که این وظیفه ذاتی یک انجمن موسیقی است. حرف شما مثل این است که ما حقوق خود را از بانک بگیریم و به تحویلدار بگوییم: دستت درد نکنه، خیلی ممنون، خیلی لطف کردی که به ما پول دادی!
البته منکر فعالیت های مثبت این انجمن هم نیستم.
این فقط نگاه بیرونی یک شهروند است که عضو هیچ کدام از انجمن ها نیست. با این حال بر گفته ی شما عمل شده وفقط تمجید و تعریف از انجمن ها نیست.
یقینا بسیاری از چیزها هست که از چشم من بیرون بوده و نظر شمایقینا می تواند درست تر باشد
امیدوارم درباره حقوق پرداخت نشده هم جوابی دریافت شود شفافیت و پاسخگو بودن بهتر از قهر کردن نیست؟
جغذ بندری،
فرموده اید: "موسیقی هرمزگان را از حالت انحصاریش بیرون آورده و باقی گروههای موسیقی هم جای برای تنفس یافته اند."
بی انصافی کرده ای. یعنی تا الان بچه های موزیسین مثلا راک و بلوز در خواب بودند و تازه انجمن موسیقی اومده اونها رو بیدار کرده؟ نه خیر، نیازی به گفتن نیست که این شرایط بسته جامعه و رفتار دیکتاتور مابانه اداره اماکن و چندین اداره دیگه هست که اجازه نمی ده کارهای دوستان شنیده بشه. و الا گروه های دیگه بدون انجمن موسیقی هم به تنفس خودشون ادامه می دن. چه بسا که تنها همین موزیسین هایی که راک و آلترنتیو کار می کنند همیشه به صورت مداوم تمرین دارند و مثل بعضی از این خواننده های پاپ نیستن که چهارتا آهنگ شیش و هشت دارند و هر سال همونها رو با صدای فالش روی صحنه اجرا می کنند. هر چند که همون ها هم کلی مخاطب دارند!
در مورد کنسرت خواجه امیری و استاد علیزاده هم سیاورشان حرف بنده را گفتند. این دو عزیز اسلا نیازی به انجمن موسیقی ندارند، در هر صورت اسپانسر خصوصی دارند و به یک اشاره در هر شهر و کشوری می توانند کنسرت برگزار کنند. حتما می دانید که استاد همیشه در خارج از کشور برنامه دارد و احسان خواجه امیری هم به تازگی تور خودش در چندین ایالت آمریکا را انجام داده است.
*اصلاحیه: اصلا
جغد عزیز و لذیذ حیف که گوشتت حرومن!
عزیز دل کنسرت ربطی به انجمن ندارد....اگر قرار است کنسرت بنده هم به حساب انجمن نوشته شود من از الان می گویم که هیچ کنسرتی تا زمانی که این شهر انجمن موسیقی دارد نخواهم داشت...بببین این انجمن چند برنامه موسیقیایی اجرا کرده و خبرش را به ما هم بده....البته بجز سمفونی خلیج فارس! که یه رازه! من مدافع انجمن قبل نیستم... اگر کمی به حافظه رجوع کنید یادتان هست لابد.... اما انجمن جدید به روز و روزگار ما بیشتر می آید....حالا اگر بر مبنای کنسرت هم میخواهی حساب کنی عیبی ندارد یه سر به انجمن بزن و دفاتر ثبت رویدادها را نگاه کن....در بحث قبلی منظورم از تبلیغات . تبلیغات حرفه ای و صادقانه نبود....
سپاس استاد ذاکری من با شما همسو و هم رای هستم احساس می کنم حداقل مخاطبان از وضعیت انجمن موسیقی راضی باشند مثل من- ولی دغدغه دوستان هم درست است که انشالاه با گذشت زمان امیدوارم درست شود.- در مورد سینمای جوان هم بنده در مطلبی نظراتم را ارئه کردم نکته جالبی که هست اینکه هنرهای سهل الوصول مثل عکس و موسیقی در این فعل و انفعالات بهتر و بیشتر دیده شدند و صنعت هنر بودن سینما گویا پاشنه اشیل اقایان شده است که به شکل حیرت آوری همایونی با تمام غرور و تکبرش شکست را پذیرف و برای اولین بار در دروران مدیریتش عذر خواهی کرد .!!! و من احساس می کنم سینمای هرمزگان با تلاقیست که آقایان اگر به اشتباه وارد آن شوند سرونوشتی جز سرونشت همایونی نخواهند داشت و این بر می گردد به تفاوت بنیادین هنر سینما با موسیقی و عکس --- جای سخن بسیار است و مجال کم درباره سینمای هرمزگان می شود یک کنفرانسی تحت عنوان آسیب شناسی سینمای هرمزگان بر گزار کرد .
جوابی به جناب احسان رضایی:
هیچ شکی نیست که فرایند تولید فیلم نسبت به عکس ساخت تر است اما:
چرا سال های دور که صنعت دیجیتال کارها را این قدر راحت نکره بود این استان هم سینما اشت هم عکس اگر کارهای مرحوم گرمساری را یادتان باشد این حرف را قبول می کنید
بعد در حد همین جشنواره دوسال قبل هم امسال تلاشی دیده نشد؟
ماجرای اشتن یا نداشتن یک رییس انجمن و تقویم سالانه داشتن که دیگر ربطی به صنعت سینما ندارد دارد؟
منتظر پاسخ شما گرامی هستم
البته من فکر می کنم یکی دیگر از دلایلی که برخی از انجمن ها چندان فعالیت خاصی ندارد به دلیل انتصاب اشخاصی است که توسط مدیریت فرهنگ و ارشاد بر هنرمندان تحمیل می شود.
در صورتی که در سال های گذشته ریس انجمن به وسیله یک انتخابات قانونی مشخص می شد.
این موضوع باعث می شود تا این جمله معروف که "اینجا هیچکس سر جای خودش نیست" بیشتر در ذهن هنرمندان تکرار شود و رغبت فعالیت مستقیم با انجمن ها کمرنگ می شود.
یک نکته جالب:
بین انتصابی یا انتخابی بودن رییسان انجمن ها وبی خاصیت شدن آن ها یک رابطه مستقیم است
نگاه کنید به سرنوشت انجمن سینمای جوان و تجسمی وشعر واب و...
حقیقت تلخه
جوابی به دوست بی نام که ای کاش نام خود را می نوشتند و دست مرا باز می گذاشتند برای راحتر شدن گفتگو -
عرض کنم دوست من که به اندازه فیلمهای تولید شده در زمان مرحوم گرمساری هم اکنونهم سینمای هرمزگان داری تولیدات سالانه ای هست که هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت خیلی بهتر و بیشتر هستند - گرمساری به واسطه استعداد ذاتی اش ادم پر کاری بود و یکه تاز میدان خودش سلانه دو تا سه فیلم به تنهایی تولید می کرد و فیلمهای زیادی را تدوین می کرد و باعث رونق سینمای هرمزگان البته از نظر شما دوست عزیز میشد . ولی مشکل سینمای هرمزگان در حال حاضر یکی دوتا نیست مشکل سینمای هرمزگان به قول بهشب نبودن ادمها در جای خودشان است سینماییها برای سینمای هرمزگان تصمیم نمی گیرند دخالتهایی خارج از حوزه سینماا بر آن سایه افکنده به شکلی که موضوع به سمت باند بازی و مافیا رفته است تا زمانی که مافیا و رانت خواری در سینمای هرمزگان هست وضع به همین منوال خواهد بود - اونجاایی هم که من گفتم عکس و موسیقی سهل الوصول تر هستند بیشتر مد نظرم در حوزه مدیرتها و تبهای مدیرتی بود که قطعا قبول می کنید که اگر مدیریتی نیت کرده باشد سینمای هرمزگان را رونقی ببخشد حداقل دوسال زمان نیاز دارد برای تولید و ارئه اثار سینمایی و در عکس و موسیقی اینگونه نیست الان نیت کنی آخر هفته کنسرت برگزار میشود - ولی سینما اینگوونه نیست ومن برای همین گفتم سینما باتلاق مدیرتیست ریسکش بالاست معلوم نیست مدیری که نیت کرده برای دوسال اصلن در مقام خودش باشد یا نه یا اصلن کی مرده و کی زنده دوست من .
http://www.sozlavar.blogfa.com/post-103.aspx