یدالله شهرجو شاعری که مجموعه ی شعر«جزیره درحاشیه ی متن» او به تازگی راهی بازار شده است به همراه مسلم محبی که مجموعه ی غزل او همین امسال راهی کتاب فروشی هاشد.دومسافرهرمزگانی جشنواره شعر فجر هستند که در مرحله پایانی این جشنواره حضور دارند هرچندتا اعلام نهایی اسامی برگزیدگان باید تا سه شنبه صبر کرد.برای این دو هنرمندعزیز آرزوی موفقیت داریم با دو اثر از آنان.ومنتظر خبرخوب جشنواره خواهیم ماند.
«پازل»
تکه بریده از صورت این زن
باید کجای پازل قرار گیرد ؟
صفحه به شکل منحنی است
با زنی و کودکی و مردی
و خیابانی که از میان منحنی می گذرد
و خانه ای خارج از صفحه
مرد پاورچین از حاشیه وارد می شود
به خانه فکر می کند که خارج از صفحه بنا شده
به کودک رها شده روی قوس منحنی
به درختان حاشیه جاده
به خودش
به خانه
به شانه های نحیفش زیر قوس منحنی
زن باید...
زن باید کجای این صفحه قرار گیرد؟
اضطراب رها شده در چشم کودک
شانه های نحیف مرد
خانه بناشده در...
با عطسه زن
تمام وسعت صفحه روی شانه های مرد به هم می ریزد
یدالله شهرجو
غزل
هر دو اگرچه تازه به دوران نیامده
خیس عرق شدیم ، به میدان نیامده !
امشب شبی ست گرم که احساس می کنم
چندین هزار سال زمستان نیامده
با پنج حس به درک دقایق نشسته ام
این لحظه ها به دست من آسان نیامده
زندان اگر چنان قفس بازوان توست
بیچاره آن کسی که به زندان نیامده
یک عمر اشتباه ، جدایی ، غرور ، شرم
آیا هنوز فرصت جبران نیامده؟
بانگ خروس بی محل آغاز روز نیست
شکر خدا که روز کماکان نیامده
مسلم محبی