...و این گونه تحول نظام آموزشی آغاز شد


یکم:

کسانی که زیر 18ساعت دارند اصلا این مطلب را نخوانند!!

کسانی که بچه دبستانی دارند هم بهتر است نخوانند!

کسانی هم که بچه شان امسال می رود راهنمایی نیز هم!

دوم:

مشاور حضرت وزیر آمده بود بندرعباس ما هم رفته بودیم دست بوس و مثلا دیدار پرشورمردمی (البته رفته برده بودندمان) دو فرمایش گهربارشان به ذهن ام مانده که نقل می کنم و بقیه اش رادیگر بر اساس قیاس ،خودتان حدس بزنید

فرمودند:

بنا بر تحقیق و پژوهش رسمی و دقیق علمی بزرگ ترین منافذ نفوذ فرهنگ غرب در ایران و به خصوص نسل جوان همین آموزشگاه های زبان انگلیسی هستند! که قراراست در شکل آموزش و کتاب های آموزشی و سر فصل های شان تغییراتی را به وجود بیاوریم( این از کتاب های انگلیسی)

ودر ادامه فرمایشات فرمودند:

در کتاب های درسی هم باید تغییر ایجاد شود این جمله که در کتاب ریاضی دبستان به بچه ها می گوییم 2 تا مبل داشتیم و 2مبل دیگر خریده ایم حالا روی هم چند مبل داریم چه معنی دارد؟ هم ترویج فرهنگ غرب است و هم ترویج مصرف گرایی!باید بعد از این مساله های ریاضی مدارس ابتدایی این گونه بشوند که 2تفنگ خریده ایم 3 تفنگ دیگر می خریم روی هم چند تفنگ خریده ایم؟!

البته چند مثال دیگر هم فرمودند که به احترام برادران ارزشی از ذکر خیرشان می گذرم .البته همه درپایان جلسه برای سلامتی شان صلوات غرا فرستادیم و با تکان مداوم سر در حین جلسه رضایت خودرا از این سخنان گهربار اعلام کردیم هرچند هنگام خروج در زمینه سیاست جدید تالیف کتاب های درسی دبستان 2چیز عجیب بر سر اکثر معلمان و مدیران و ...حاضر روییده بود.

سوم:

مدیر می گفت: مثلا معلم فرستاده ایم برای دوره برای این طرح من درآوردی 6/3/3وزیر برای پایه ی ششم ابتدایی حالا معلم با بیست سال سابقه مانده چه جور درس بده خدا رحم کنه به مدارس عادی برای مدارس روستایی که دیگه فکر کنم کار از رحم خدا گذشته باشه.

گفتم: خیر است ان شالله تعالی خیر است.

چهارم:

کتاب های تازه تالیف دبیرستان را داشتم ورق می زدم چیز جدیدی نبود. در ادبیات سال اول درس جنگ محمد خوارزم شاه با مغول ها در قرن هفتم رابد جوری سانسور کرده اند یعنی از وسط شعر آمده اند به شکل ناشیانه ای چهار بیت را برداشته اند. بدترش این که یادشان رفته وقتی خود درس را جراحی می کنند و دل و قلوه اش را در می آورند حد اقل جای درز را درست بخیه کنند که ضایع نباشد.

یعنی یادشان رفته سوال های درس راهم سانسور کنند.حداقل کاش می گفتند خود معلم ها قشنگ تر سانسورش می کردند حالا پس از عمری همه مان یه پا سانسور چی حرفه ای شده ایم. یعنی این قدرش راکه دیگر عرضه و بصیرت داریم!

پنجم:

رفته بودم دانشگاه ...تدریس آموزش کتاب های دوره ی راهنمایی برای معلمان آینده خواستم از آموزش کتاب سال اول شروع کنم که صدای دانشجوها در آمد که: آقا مگه خبر نداری پایه ی اول راهنمایی حذف شده؟...گفتم  از پایه ی دوم شروع می کنیم صداها بلندتر شد که: کتاب سال دوم هم در دست تالیف است و کتاب های کنونی دیگه ارزش آموزشی ندارند...رفتیم سراغ سال سوم که گفتند قرار است این پایه هم در دبیرستان ادغام بشود و نیازی به آموزش اش نیست!!

کلاس بعد از ربع ساعت به پایان رسید و همه سرخوش به خانه رفتیم.

ششم:

روز پنج شنبه است و مدارس تعطیل و هم بچه ها دارند در خواب خوش کیف می کنند و احتمالا هم معلمان شان!بماند که حجم کتاب های دبستان برای 6روز تدریس در هفته بودجه بندی شده اند و نه 5 روز.

البته خدایی اش این هم یک هنر است که وقتی با تعدیل حقوق نمی توانند دل معلمان را خوش کنند با زیاد کردن تعطیلی که می توانند.نمی توانند؟ علم و دانش و معرفت هم بماند برای دم کوزه فعلا که در تولید علم نهم جهان شده ایم دیگر معجزه از این بزرگ تر؟اگر از شنبه تعطیل می کردیم دیگر خدا می داند در تولید علم چه غوغایی در جهان به پا می شد؟

***

نشسته ام در خانه و سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش را می خوانم

بماند که نه تعطیلی پنج شنبه های مدارس و نه طرح 6پایه ای شدن مدارس ابتدایی در این سند نیامده است.تعطیلی پنج شنبه ها راکه همه شاهد بودیم جناب احمدی نژاد چه گونه به تصویب رساند.حضرت شان در جمع چندصدنفری رییسان منطق و نواحی آموزشی حاضر شده و شفاهی پرسیدند: با تعطیلی پنج شنبه ها موافق اید؟ و همه از خدا خواسته بلند صداگفتند بعله...!

و این گونه بود که پس از سال ها کار دقیق علمی و نظر کارشناسان خبره در میان سوت و کف خضار برای رییس جمهور سندتحول بنیادین در اموزش و پرورش آغاز شد...طرحی که مسولان فرموده اند به هرنحوی که شده از امسال کلا اجرایش می کنند .البته به هرنحو را که مستحضر هستید یعنی چه؟



نظرات 21 + ارسال نظر
ناصر 1391/07/15 ساعت 02:19

عجب!!!!!!!!!!!!!!!!

رشته ادبیات 1391/07/15 ساعت 08:57

دیگر دل و دماغی برای درس دادن نمانده آقای ذاکری.به زور داریم این شرایط را تحمل میکنیم.

[ بدون نام ] 1391/07/15 ساعت 09:03

مردانه کی حاضره با حقوق 500 هزار تومان در کلاسهای 40 نفری شهر بندرعباس تدریس کنه؟من که دیگه از این نظام خسته شده ام.فساد.تبعیض و بی عدالتی کمر همه معلم ها رو خورد کرده

محسن 1391/07/15 ساعت 09:30 http://www.polis.blogsky.com

تشکر ....

حسن 1391/07/15 ساعت 13:53 http://larak.blogsky.com

تصمیمات خلق الساعه نتیجه اش همان است که همگان خواهند دید.
حالا تا وزیر بعدی چه در آستین خواهد داشت!

مجید 1391/07/15 ساعت 14:53

سلام
در کشوری که روزه خوانش بر دانشمند و نخبه اش برتری دارد باید این کونه تحول نظام اموزشی داشته باشد

والسلام و تمام

رهی 1391/07/15 ساعت 19:23 http://derica.blogfa.com

داشتم کتاب تعلیمات اجتماعی پسرم ورق می زدم که درقسمت درس جغرافیای کتاب روی نقشه مراکز پالایشگاهی نفت وصنعت فولادکشور اسمی وحتا نشانه ای از پالایشگاه بندرعباس وفولاد هرمزگان !!!!!!!!
اونم کتاب چاپ سال۱۳۹۱

خوشبختانه این سال ها کتاب های درسی هرسال دارند تجدید چاپ می شوند ولی متاسفانه اش این است که این تجدید نظر در زمینه های علمی و اموزشی نیست .
موردش را که خودتان می دانید.
خودمان می دانیم

شاه پریون 1391/07/16 ساعت 08:57

پارسال مدیر مدرسه دخترم خواست برایشان آدمک باراک اوباما بسازم تا آن را روز 13 آبان آتش بزنن .
گفتم : وقتی به کودکانمان کشتن و سوزاندن و خواستن مرگ دیگران آموزش می دهیم چطور انتظار داریم وقتی بزرگ شدند . بسازند و مهروزی کنند.
حالا مدیر مدرسه مانده معطل که انتخابات آمریکا برگذار شود ببیند باید آدمک کی را به آتش بکشد

آن 2چیز عجیب بر سر من هم رویید!

[ بدون نام ] 1391/07/16 ساعت 13:33

تو مملکت ما قیمتا خوبه .ریاضت اقتصادی فقط تو کشورهای اروپاییه.?.............. (شیر پاکتی3000-چای گلابی11000-تن ماهی4500-ماهی هوور 10000-پنیر3000) همه چی آرومه....................من چقدر خوشحالم....................

سلام به روزم

روح اله بلوچی 1391/07/18 ساعت 08:27

:(
:)
واقعا موندیم که باید به حال اینا بخندیم یا به حال خودمون گریه کنیم.

دختر جنوب 1391/07/18 ساعت 11:02

برادرگرامی
چه کنیم که آش کشک خاله مان است بخوریم یا نخوریم به پایمان است

احسان ن 1391/07/21 ساعت 10:15


دیگر هیچ نمانده, حتا هیچ دوش

دلسوخته 1391/07/22 ساعت 08:05

روسیاهی به ذغال خواهد ماند

حرا 1391/07/22 ساعت 11:59 http://3-14.blogsky.com/

در مدرسه از سوادمان کم کردند
از فرصت ارتباطمان کم کردند
هر وقت به هم عشق تعارف کردیم
از نمره انظباطمان کم کردند .
شعر آقای جهاندار با کمی تغییر

همدرد 1391/07/23 ساعت 01:33

سلام
من شانسی سر از وب شما در اوردم.. ولی خوب تونستین وافعیت رو بنویسین..
پس منم همین دردو از دانشگاههامون میگم ,اونجام جزوات اوایل انقلاب تدریس میشه با این تفاوت که هر دانشجویی که استاد میشه جزوه اسناد خودشو سانسور کرده تدریس میکنه و به یاری همین اساتید جروات 15 صفحه ای شدن..

سلام
خسته نباشید
ما هم به روزیم و منتظر

من 1391/07/23 ساعت 10:04

ما تازه داشتیم با تمدن ها اشتی و گفتگومیکردیم اما افسوس که همه رشته ها را پنبه کردند...........

[ بدون نام ] 1391/07/23 ساعت 10:11

بدون غذا و پول با لباس کهنه و وصله شده اش باز می خندد، چه خوشبخت تر ازماست مترسک

کاش دل ما هم چوبی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد