حماسه ی مشتی موش


یکم:

روزی که محمد بوعزیزی در17 دسامبر2010 رنجیده از فقر وتحقیری که ماموران شهرداری با او داشتند خود را به آتش کشید هیچ کس فکر نمی کرد این وجدان آتش گرفته به زودی طوفانی از خشم خواهد شد و فضای سنگین خاورمیانه در زیر چکمه دیکتاتورها را تغییر خواهد داد.

تونس 29 روز پس از آغاز اعتراضات دیکتاتورش به پایان سلام کرد

مصر 18روز

یمن 205روز

وحالا لیبی...186روز


دوم:

دیشب تمام لیله االقدر را نخوابیدم. دیشب همه اش را چشم دوختم به تلوزیون ها که لحظه به لحظه از طرابلس خبر می دادند و نزول فرشتگان به کمک مردمی که یک عمر حبس ابد بودند را می شد با چشم در خیابان های طرابلس دید وباور کرد. دیشب خدا به وعده اش عمل کرد.هیچ شب قدری را به برکت شب قدر امسال در عمرم ندیده بودم.

به قول حافظ «شب قدری چنین لطیف وشریف...»

مردم لیبی که 40سال گریسته بودند دیشب در شب قدرشان خندیدند وصدای بوق ماشین ها والله اکبر وهلهله وپایکوبی با سحری خوردن آمیخته شده بود.


سوم:

قذافی تا این لحظه پیدا نشده است.قذافی را می گویم همان خونریزی که مدتی قبل معترضان را مشتی موش خوانده بود.

دیشب  شب حماسه ی  موش ها بود

کجایی جناب سرهنگ؟