شهروند وانتشار مجدد


روزی که با دمپایی های پلاستیکی و لباس چرک زندان و با چهره ای تکیده وصدایی لرزان به صورت گروهی درمقابل دوربین اش آوردند تا در محضر دادگاه پیش از محاکمه تحقیرشود وبعد خودش در خودش بشکند و لب به اعتراف برضد خودش باز کند وبه جرم نکرده اعتراف و در ادامه طلب عفو ورحمت بخشایش،نزدیک به دوسال می گذرد.

 از چهره های ماندگار دو تابستان قبل تلوزیون یکی او بود ودیگری محمدعلی ابطحی.

سابقه طولانی خدمت گذاری «عطریان فر» به نظام اسلامی در مقابل پاداش تحقیرشدگی، او این فکر را به ذهن می ر رساند که او برای همیشه در مقابل این شور بختی  وحق نمکی که ادا شده بود!،عطای هرگونه فعالیت فرهنگی وسیاسی را به لقای آن خواهد بخشید تا گذشت زمان زخم ها راخوب کند.

اما دوسال پس از آن تابستان فتنه خیز و فتنه گر ساز! مجله ی «شهروند امروز» دوباره به روی دکه های روزنامه فروشی آمده با صاحب امتیازی شرکت پیوند سلیم ومدیر عاملی جناب حمیدعطریان فر.

اما در اولین شماره ی دوره جدید،هرچند چه از لحاظ گرافیک گرفته تا حجم ونوع مطالب مثل شهروندپیشین نیست اما نشریه بسیارشبیه است به عطریان فر همان دادگاه کذایی.

یعنی نحیف وتکیده باصدایی لرزان.

هرچند که دیگر دمپایی پلاستیکی به پا ندارد.

 

شهروندامروز درسرمقاله اولین شماره دوره جدیدخود آورده است:

«ساختن فرداجزبا دعوت به بیداری وترویج آگاهی درمیان شهروندان میسر نیست. و این رسالتی است که ما بردوش خود نهاده ایم.آگاهی شهروندان از آن چه باید بخواهند ونه اکتفا به دانستن آن چه نمی خواهند.شناخت ضعف های خود ونه فقط برشمردن ضعف های دولت مرردان.نقدفرهنگ پیش از نقدسیاست».

خواندن این شماره را وبه خصوص گفت وگو با دکتر مجابی ودولت آبادی ونیز مقاله ای از عباس عبدی درباره تجاوز های دست جمعی در ایران را به همه توصیه می کنم وبرای این نشریه و همه بچه های دست اندرکارش مانایی وسلامت آرزومندم.

 

 

نظرات 13 + ارسال نظر
فریبا 1390/04/20 ساعت 09:17 http://bestiran.ir/

سلام ارزو سلامیت دارم برات . به من حتما سر بزن در صورت تمایل بهم بگو تا
تبـادل لـینک بکنیم . ممنون

سلام مهربان
خیلی تلاش کردم که بدونم عکس چیه کیه کجاست اما باز نشد که نشد.به نظرم عکسای که کپی پیست بشن معمولا باز نمیشه همین عکسای که کپی پیست شدن یک باردیگه بااپلود بیان توی وبلاگ به نظرم خوب بشه
سپاس ازاطلاع رسانی .

ساختن فرداجزبا دعوت به بیداری وترویج آگاهی درمیان شهروندان میسر نیست

منا 1390/04/20 ساعت 12:00 http://radiomona.blogsky.com

درود و سپاس از لاتیدان برای این خبر

راستی من با یک Browser دیگه تونستم عکسا رو ببینم. به جای Internet Explorer استفاده از Mozila رو به دوستانی که نمی تونن عکسا رو ببینن پیشنهاد می کنم.

سلام. محمدجان ممنون که سرزدی

حسن 1390/04/20 ساعت 15:54 http://www.larak.blogsky.com

ادامه حشو های کلامی جهت روئیت لاتیدان لطفاً دیگران نخوانند:

پـَـَــــ نــه پـَـَــــ
رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد

رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم

یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟
پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم

تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه


زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه

صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی

ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم

رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!

ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته

خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟
میگه خط تلفن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم

برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ
اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم


تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!

میگه امتحانِ چی داری؟؟؟میگم وصایا,,,میپرسه وصایای امام؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ... وصایای الیزابت تیلور ...

بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.
پـَـَـ نــه پـَـَــ. نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم


به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
پــَ نه پــــــَ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!!


رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟
میگه برا کباب؟
پ ن پ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام


کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه


مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس


ماشین رو بردم سرویس ، میگم فـــیلترش هم بذار ، میگه فـــلتر هوا؟
پ نه پ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک


یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم

داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟چیزی پرید تو گلوت؟گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار میکنم

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین

بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه اوردین بستری کنین؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اوردیم خون بده بریم

کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار
گفت واسه صبونه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون




خواهرم از بیرون میاد خونه..میبینه پشت سیستمم...میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...!




میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی میرسه میگه پسر جان وضو میگیری میگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام قزل الا صید کنم




نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده




تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم




ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه میپرسه امتحان داری؟ میگم پــَ نه پــَ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوا




در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه




تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیم




از بالا در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!




یکی‌ زنگ زده میگه شما فرشادین میگم نه میگه پس اشتباه گرفتم؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ من فرشادم صدای تورو شنیدم الزایمرگرفتم یادم نیست !!!




زنه شیکمش اومده جلو ، رفیق ما میپرسه این حامله س؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ این زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش




تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه
داری تعمیرش میکنی ؟
پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!




اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟
پـــــ نه پــــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم نصف شبی




حسینی بای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا.....پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه




با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازی!!!




کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام...

سپاس جناب محبی/بسیار لذت بردم از خواندنش وطنزش

BeH NaM 1390/04/20 ساعت 17:18 http://photobehnam.blogsky.com/

با عبور غریب آپم.

پیش از غروب به دیدن تان خواهم آمد جناب عکاس

[ بدون نام ] 1390/04/20 ساعت 20:27

خاک بر سرتون که بزرگاتون قوچانی و ابطحی و عطریانفرن...حق داری چون آگاهیت قلیله وگرنه می دونستی که عطریانفرن خودش شکنجه گر و بازجو بوده.

هرچند مرجع این دشنام ها معلوم نشدکیه اما محض خاطراین برادردشنام دهنده عرض می گرددکه محمد قوچانی در شهروندامروز کاره ای نیست واز لحاظ جسمی وسنی وحتی وزنی هم چندان بزرگ نیست سردبیر شهروند اقای خجسته رحیمی است.

ایوب 1390/04/21 ساعت 00:16

دیر زمانی است خواندن را فراموش کرده ایم.

سلام استاد
لطفا همراه باذهن زیباتون به وبلاگ چیلک سربزنید ببنید نظری دارید برای بهترشدن این وبلاگ .این وبلاگ فقط عکسای کشاورزیست.http://hormozgankeshavarzi.blogsky.com


سلام استاد
دستورازشما اطاعت ازما
چشم حتما
گرچه اینترنت کل کشور مشکل داره
امابندرخودمون بدترازهمه جا
بندره که داریم؟؟؟

بابت لینکتون بسیارمتشکرم

شماهم در دو وبلاگ چیلک و وبلاگ رهبرامامدادی
لینک شدید

سلام وتشکرازاستادبزرگواردست پیرمردی گرفتن ودرصدرمجلس گذاشتن کاربزرگان است برای بنده همیشه استادبزرگ است راستی قراربودسفری داشته باشی به بیابان منتظرت هستم یک شبی راحرام کن درخدمت شماباشیم شایدحاصل این سفرشماپستی وبلاکی درباره شهرجدیدالتاسیس گروگ باشد

احسان رضائی 1390/04/23 ساعت 00:17

خواندم چنگی به دل نزد . ! مجله تجربه وزینتر آمد به نظرم

رهی 1390/04/27 ساعت 02:07 http://derica.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد